علوم اعصاب محاسباتی
مریم مقدم؛ فرزاد توحیدخواه؛ گلناز بغدادی
دوره 15، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 111-125
چکیده
در فیزیولوژی شناختی و علوم اعصاب، حافظهی مکانی بخشی از حافظه بوده که مسئول ثبت و بازخوانی اطلاعات دربارهی اجزای محیط، جهتگیری و ناوبری است. اعمال شناختی مغز از جمله ناوبری، از طریق فعالیتهای دارای همبستگی و دنبالهای نواحی مختلف مغز شکل گرفته و اجرا میشوند. طبق تحقیقات انجام شده، فرایند ناوبری عمدتا به عملکرد هیپوکمپ ...
بیشتر
در فیزیولوژی شناختی و علوم اعصاب، حافظهی مکانی بخشی از حافظه بوده که مسئول ثبت و بازخوانی اطلاعات دربارهی اجزای محیط، جهتگیری و ناوبری است. اعمال شناختی مغز از جمله ناوبری، از طریق فعالیتهای دارای همبستگی و دنبالهای نواحی مختلف مغز شکل گرفته و اجرا میشوند. طبق تحقیقات انجام شده، فرایند ناوبری عمدتا به عملکرد هیپوکمپ و بخش گیجگاهی میانی مرتبط است و بازیابی حافظهی مکانی از این نواحی تحت کنترل ناحیهی پیشانی و مشخصا قشر پیشپیشانی میانی انجام میشود. با توجه به عدم وجود یک مدل شناختی و محاسباتی جامع از فرایند ناوبری در مسیر یاد گرفته شده، مبهم بودن اطلاعات انتقالی بین واحدها و همچنین دور بودن بسیاری از مدلهای ارائه شده با واقعیت اتفاق افتاده در تبادل اطلاعات در این فرایند شناختی مغز، در این مقاله سعی شده است تا مدلی شناختی از این فرایند بر اساس رویکردهایی از مفاهیم محاسباتی و با تمرکز بر تعامل دوطرفه بین HPC و mPFC ارائه شود. مدل پیشنهادی در بر گیرندهی مهمترین نواحی مغزی فعال در ناوبری با استفاده از نقشهی شناختی بوده و بر اساس نحوهی عملکرد و تعاملات بین نواحی مختلف مغزی، توصیفهایی را بر مبنای مفاهیم سنکرونی بین نوسانگرها ارائه میکند. در این مدل بر اساس فرایند سنکرونی در انتقال اطلاعات و ماهیت عملکرد مبتنی بر قواعد واحد mPFC در کنترل واحدهای گیجگاهی میانی، ایدهی استفاده از مجموعههای نورونی وندرپل و پایگاه قواعد کنترلی مطرح شده است. همچنین با تحلیل و ارائهی شواهد نشان داده شده است که این مدل در راستای توجیه اختلالات عملکردی و شناختی در ناوبری و طراحی و پیشبینی اثر پروتکلهای درمانی و توانبخشی در بیماریهای مرتبط با این عملکرد شناختی نظیر آلزایمر میتواند مفید و کاربردی باشد.